دردونه مامان وبابادردونه مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره
عاشقانه های ناب ماعاشقانه های ناب ما، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

❤محمد جونـــــــــم❤

سومین مروارید

سلام فنجولی........ خدارو شکر سومین دندون نانازی دراومده و ما خیلی خوشحالیم جوجه طلایی93/4/25 تو سن 9 ماه و 14 روز سومین نگین سمت راست بالا دراومد. خوشمزه دندونای بالا و پایینش و میماله به هم و صدا میده و حال میکنه خدا جون شکرت............. ...
26 تير 1393

ما دو تا یکی شدیم

4 سال پیش تو یه همچین روزی من وبابایی بعد از کلی ماجرا با هم دیگه ازدواج کردیم با یه مراسم عروسی ساده زندگیه قشنگمون شروع کردیم شاید مراسم عروسیمون ساده بود ولی به من یکی خیلی خوش گذشت و خیلی حال داد همه چیش قشنگ بود و خواستنی دو روز بعد از عروسیمون یعنی89/4/27 رفتیم مکه و این یعنی همه چی... خیلی عالی بود اولین سفر 2 نفره و همچنین ماه عسلمون محسوب می شد.ایشالله خدا دوباره قسمت کنه. الان بعد از 4 سال درخت زندگیمون یه میوه داره اونم یه پسر کوچولوی ناز و الان شده همه زندگیه ما.......................... اینجا دندونش یه مقداری مشخصه بعدازکلی تلاش بلاخره تونست...
24 تير 1393

کریم آل فاطمه

تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند                           امام حسن علیه السلام فرمود: هان ای مردم، به تحقیق کسی که برای خدا پند دهد و سخن خدا را راهنمای خود قرار دهد به راهی پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد موفق سازد. (تحف العقول،ص 227)               امام حسن علیه السلام فرمود: چنان برای دنیایت تلاش کن که گویاهمیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد. (الحیاة، ج 4، ص 62)     سلام بر ...
21 تير 1393

دومین مروارید

سلام ماه تو خونه ما....   خدارو شکر دندون دوم قندعسل در اومد و بر خلاف انتظار من که فکر میکردم مثل دندون قبلیش باشه ولی اصلا اذیت نکرد 92/4/19 تو سن 9 ماه و 8 روزگی دومین مروارید جوجک سمت راست پایین دراومد   خدا رو هزار بار شکر برای همه چی.................................                                                                                           &nb...
20 تير 1393

حمام سرپایی

سلام شکلات زندگی جوجه طلایی ما امسال اولین ماه رمضونشه وقتی واسه افطاری مهمون داشتیم آقا پسری اصلا اذیت نکرد خدارو شکر                             حتی مهمونی هم دعوت بودیم فقط بازی می کرد با بچه ها چون هوا گرمه محمدجونم خیلی عرق میکنه چون نمیتونم هروز ببرمش حمام به همین دلیل تو سینک ظرفشویی میشورمش  تربچه خیلی حال میکنه و خوشش میاد       فسقلی تو کامیونش لالا کرده ...
17 تير 1393

نهمین مـــــــــــــــــــــاه با هم بودن...

   آبنبات جونم       ماهگیت مبارک       پسرک من روز به روز بزرگتر می شود   و من هر ماه متحیرتر از ماه قبل هستم   که چقدر زمان زود میگذرد...   خیلی زود..........     ...
11 تير 1393

اندر احوالات دندون درآوردن وروجک

جوجوی مامان بالاخره 92/4/3 بعداز کلی درد و تب وبی حوصلگی و مریضی تو 8 ماه 20 روزگی دندون درآورد از اونجایی که گل پسرما دیر دندون درآورد و ما فکرکردیم که امکان داره دیرتر دندونش دربیادوهمچنین فکر کردیم که اگه آقا پسر تو ماه رمضون دندون دربیاره ما نمیتونیم براش آش بپزیم این شد که روز دوشنبه یعنی 92/4/2 براش آش دندونی پختیم به کمک هر2تا مادرجونا و مادر بزرگ خودم و خاله هام بیشتر زحمتش هم واسه مامان خودم بود چون من که رفته بودم امتحان و نبودم.مامان جونم واقعا دستت درد نکنه اینم عکسای آش خوشمزه نازگل ما فرداشب اون روزی که آش پخته بودیم داشتم به محمد غذا میدادم که قاشق صدا داد و من داشتم ازخوشحالی میمردم بلافاصل...
10 تير 1393

ما اومدیم

سلــــــــــــــــــــــام ما اومدیم با یه عالمه خبر بالاخره امتحانای مامان تموم شد و یه نفس راحت کشیدیم نازگل ما تو این مدت خیلی تغییرات چشم گیری داشته مثلا چهار دست و پا راه میره ، دستشو میگیره به وسایلا و بلند میشه ، وقتی چهاردست و پا راه میره خودش میتونه به راحتی  بشینه ماشالله خیلی شیطون شده همه جای خونه تحت تسلطشه ، متاشفانه کابینتای آشپزخونه رو داغون میکنه و میریزه زمین و از این کار خیلی لذت میبره بیرون رفتنو خیلی دوست داره و وقتی میایم خونه گریه میکنه ولی مهم ترین و قشنگ ترین چیزی که یاد گرفته اینه که مامان و بابا میگه اولین باری که گفت ماما مثل اولین باری بود که تو وجودم  تکون خورد اولش تو گریه ها...
5 تير 1393
1